اختلال دلبستگی واکنشی یا RAD (Reactive Attachment Disorder) شرایطی است که در آن، یک نوزاد یا کودک نمیتواند با والدین و مراقبان خود ارتباط امن و سالمی ایجاد کند. کودکان مبتلا به این عارضه، اغلب در مدیریت احساسات خود مشکل داشته و گاهی از والدین خود هراس دارند. این کودکان معمولا تحریکپذیر هستند و احساس غم، تنهایی و ناامنی دارند. با این که این عارضه در میان کودکان با سن بالای ۵ سال شایع نیست، اما ممکن است در برخی از آنها مشاهده شود. تشخیص دلبستگی واکنشی کار دشواری است و به نظر میرسد این اختلال در کودکان بالای پنج سال، با مشکلاتی رفتاری یا عاطفی دیگری اشتباه گرفته شود. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این بیماری میتوانید از مشاوره آنلاین حال کمک بگیرید.
دلبستگی زمانی ایجاد میشود که کودک یا نوزاد، به صورت مداوم احساس آرامش، امنیت و راحتی داشته و نیازهای اساسی او به سرعت برطرف شوند. عدم وجود این احساس در چند ماه تا چند سال اول زندگی میتواند اثرات عمیق و بلند مدتی در زندگی و شخصیت فرد ایجاد کند. بسیاری از کودکانی که از مراکز پرورشگاهی به فرزندی پذیرفته میشوند، با این اختلال مواجه هستند. اما درمان مناسب میتواند باعث شود که این کودکان به فرزندانی بسیار سالم و سازگار تبدیل شوند.
کودکان به طرز شگفتانگیزی انعطافپذیر هستند و نباید از این ویژگی آنها غافل شوید. کودکانی که در گذشته دچار آسیبهای جدی شده و در معرض عوامل ایجاد کننده چالشهای رفتاری مثل تاثیر مواد مخدر یا الکل در دوران جنینی و یا سابقه اختلافات خانوادگی بودهاند، بیش از دیگران در معرض این اختلال هستند. با آموزش مناسب و به کار گرفتن روشهای درمانی تخصصی میتوان به درمان این اختلال و سایر مشکلات ایجاد شده در اثر آن کمک کرد.
اختلال دلبستگی واکنشی چیست؟
اختلال دلبستگی واکنشی یک بیماری نادر است که در آن یک نوزاد یا کودک بین نه ماه تا پنج ساله، توانایی برقراری ارتباط سالم با پدر و مادر یا سایر سرپرستان و مربیان خود را ندارد. این اختلال جدی در صورتی ایجاد میشود که نیازهای اساسی کودک در زمینه آسایش، رفاه و محبت تامین نشده و دلبستگیهای محبتآمیز، دلسوزانه و پایداری بین او و دیگران برقرار نباشد. تشخیص این بیماری نیاز به درمانگر توانمند و بررسی شرایط حـال و گذشته بیمار دارد و در صورت تشخیص مناسب، درمان آن امکانپذیر است. برای تشخیص و درمان این اختلال نیاز به بهرهگیری از تخصص و تجربه مشاوران روانشناسی و همکاری آنها با والدین و سرپرستان کودک، مربیان و معلمان خواهد بود.
علائم اختلال دلبستگی واکنشی
این اختلال در کودکان و نوزادان با طیف وسیعی از نشانهها آشکار شده و میتواند بر همه جنبههای زندگی و رشد کودکان اثر بگذارد. از مهمترین علائم اختلال دلبستگی واکنشی در کودکان و نوزادان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- عدم نمایش رفتارهای مورد انتظار در تعامل با دیگران؛ مثلا عدم احساس گناه، پشیمانی یا عذاب وجدان
- ابراز خشم و عصبانیت یا گاهی کنترل بیش از حد احساسات
- بیزاری از لمس و دریافت محبت فیزیکی
- خودداری از تماس چشمی و فیزیکی به ویژه با والدین و مراقبان خود
- تحریکپذیری
- مقاومت در برابر آرام شدن توسط اطرافیان
- غمگین و ناراحت بودن
- نافرمانی و مشاجره فراتر از حد معمول سن و موقعیت کودک
- بی علاقگی یا ترس از مراقبان اصلی که آن را به شکل ابراز محبت نامناسب نسبت به غریبهها نشان میدهد.
با بزرگ شدن کودکان، علائم این اختلال به شکل دو الگوی کلی در آنها نمایان میشود:
اختلال دلبستگی مهار شده
کودکان در این شرایط از وقایع اطراف خود آگاه هستند، اما به محرکهای بیرونی پاسخ نمیدهند. این کودکان اغلب گوشهگیر و منزوی شده و پاسخ مناسبی به اطراف نشان نمیدهند. آنها معمولا قادر نیستند به والدین و مراقبان خود محبت کنند.
اختلال دلبستگی مهار نشده
این کودکان ممکن است بیش از حد با غریبهها صمیمی شده و مراقبان اصلی خود را به دیگران ترجیح نمیدهند. کودکان در بیشتر این موارد، محبت را به شیوهای ناامن، جستوجو و دریافت میکنند.
عوامل خطر موثر در ابتلای کودکان به اختلال دلبستگی واکنشی
این عارضه بیشتر در میان کودکان نه ماهه تا پنج ساله که مورد کم توجهی یا سوء استفاده دیگران قرار دارند، دیده میشود. به طور کلی، نبود میزان کافی مراقبتهای مداوم و محبتآمیز منجر به ایجاد و گسترش اختلال دلبستگی واکنشی میشود. کودکان و نوزادان برای احساس امنیت و ایجاد اعتماد، نیاز به محیطی باثبات و مراقبانی دلسوز داشته و برآورده شدن نیازهای عاطفی و جسمی آنها باید هماهنگ باشد. مثلا وقتی نوزاد گریه میکند، یا نیاز به غذا و تعویض پوشک دارد، این کار باید همراه با ارتباط چشمی، نوازش و لبخند انجام شود. در واقع، مراقبت نادرست و ناکافی باعث میشود که کودک احساس کند تنها و طرد شده و در نهایت این احساس، مانع برقراری ارتباط عاطفی و قوی کودک با والدین یا سرپرستانش میشود.
کودکی که نیازهای او نادیده گرفته شده و یا با عدم پاسخگویی عاطفی از سوی مراقبین خود مواجه شود، احساس امنیت و آرامش نکرده و نمیتواند دلبستگی پایداری با آنها برقرار کند. کودکان زمانی روابط سالمی با دیگران برقرار میکنند که به نیازهای اساسی آنها توجه شود. این مسئله حس اعتماد بین کودک و دیگران را برقرار میکند. هنوز به طور دقیق مشخص نیست که چرا برخی از کودکان و نوزادان دچار اختلال دلبستگی واکنشی میشوند. نظریههای مختلفی در این زمینه مطرح شده و تحقیقات بیشتری هم در مورد آن در حـال انجام است. نمونههایی از شرایط مراقبت نامناسب که کودکان را در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به اختلال دلبستگی واکنشی قرار میدهد عبارتند از:
- نوزادانی که در زمان مناسب تغذیه نشده یا پوشک کثیفشان برای ساعتهای طولانی تعویض نمیشود.
- نوزادانی که به دلیل بستری شدن طولانی مدت در بیمارستان، با تجربه جدایی از والدین مواجه میشوند.
- کودکانی که در مراکز نگهداری از کودکان بیسرپرست یا خانه افرادی غیر از والدین خود زندگی میکنند.
- نوزادانی که والدین آنها دارای مشکلات شدید روحی و روانی، سوء مصرف مواد مخدر، اعتیاد به الکل و… هستند.
- نوزادانی که در زمان گریه و بیقراری مورد بیتوجهی قرار میگیرند و کسی برای آرام کردن به سراغشان نمیرود.
- نوزادانی که برای ساعتهای طولانی به حـال خود رها شده و کسی از طریق در آغوش گرفتن یا حرف زدن با آنها ارتباط برقرار نمیکند.
- نوزادانی که گاهی به آنها توجه کافی میشود.
- کودکان خردسالی که فقط با رفتارهای عجیب و غریب میتوانند توجه مراقبان خود را جلب کنند.
- نوزادان یا کودکان خردسالی که چند سرپرست داشته باشند (به ویژه از افراد ناآشنا).
- نوزادان یا کودکانی که به هر شکلی، مورد بیتوجهی جسمی یا عاطفی قرار میگیرند.
تربیت فرزند با اختلال دلبستگی واکنشی
والدین کودکان مبتلا به اختلال دلبستگی واکنشی، تربیت چنین کودکانی را بسیار طاقتفرسا، خسته کننده و دشوار از نظر احساسی میدانند. اولین قدم در این زمینه، بروز رفتارهای محبتآمیز است. گاهی ممکن است این والدین فکر کنند که آیا این کارها ارزش صرف وقت و تلاش زیاد را دارند یا خیر. ما به شما اطمینان میدهیم که این گونه تلاشها، نتیجهبخش خواهند بود. با گذشت زمان و صبر و تلاش هماهنگ با مربیان و سایر مراقبان کودک، این بیماری برطرف میشود. نکته مهم در زمینه تربیت چنین کودکانی، این است که در هنگام برقراری ارتباط با کودک، آرام و در عین حـال محکم و جدی باقی بمانید. این کار به کودک میآموزد که میتواند به شما اعتماد کند.
این کودکان معمولا استرس زیادی را تحمل میکنند و لازم است پیش از کمک به او، سطح استرس کودک را ارزیابی و کنترل کنید. استفاده از تکنیکهای مدیریت استرس میتواند تا حد زیادی در این زمینه به شما کمک کند. لازم است که برای تربیت چنین کودکانی:
- به اندازه کافی صبور باشید و گام به گام پیش بروید.
- انتظارات واقعبینانه داشته باشید.
- بر پیشرفتهای کوچک و ساده تمرکز کنید.
- حس شوخطبعی خود را تقویت کنید.
- استراحت کافی و تغذیه مناسب داشته باشید.
- سطح استرس خود را کنترل کنید.
- از مشاوران و منابع آموزشی معتبر برای پیدا کردن راهکارهای تربیتی کمک بگیرید.
- مثبتاندیش و امیدوار باشید.
تشخیص اختلال دلبستگی واکنشی
پزشک معمولا تشخیص این اختلال را از طریق طرح سوالاتی در مورد الگوهای رفتاری کودک شروع میکند که نشان دهنده فقدان سرپرستی یا عدم کارآمدی آن باشد. سابقه شخصی کودک، از جمله هر نوع بی توجهی یا سوء استفاده و… برای تشخیص این بیماری مهم هستند. کودکان باید بین نه ماه تا پنج سال بوده و یا الگوهای رفتاری خاص مربوط به کودکان در این گروه سنی را ارائه کنند. عدم تشخیص و درمان این اختلال در کودکان میتواند در سالهای بعدی و با نشانههای دیگری که مرتبط با سن کودک هستند آشکار شود. در این شرایط تشخیص بسیار حساس بوده و ممکن است با اختلالات دیگری اشتباه گرفته شود.
قبل از تشخیص این اختلال، پزشکان لازم میدانند که سایر علل عملکردهای غیر طبیعی کودک مثل اختلال طیف اوتیسم، ناتوانی ذهنی، اختلالات افسردگی و سایر اختلالات سازگاری را در نظر گرفته و آن را مورد بررسی قرار دهند. در صورتی که مثلا ابتلای کودک به اوتیسم تایید نشود، از نظر مشکلات دیگر مورد بررسی قرار میگیرد. اختلال طیف اوتیسم یک وضعیت رشدی است که بر رفتار و ارتباطات کودک تاثیر میگذارد. این کودکان ممکن است در ظاهر رفتاری شبیه به کودکان مبتلا به اختلال دلبستگی واکنشی داشته باشند. با این که اوتیسم هم در اوایل کودکی ایجاد میشود، اما سوء استفاده یا بیتوجهی به کودک باعث بروز آن نخواهد بود. ارزیابی کودکان از نظر ابتلا به اختلال دلبستگی واکنشی معمولا شامل موارد زیر است:
- مشاهده مستقیم تعامل کودک با والدین یا مربیان
- بررسی جزئیات الگوهای رفتاری کودک
- بررسی نمونههایی از رفتار کودک در شرایط مختلف
- طرح سوالاتی درباره وضعیت زندگی و خانه کودک از زمان تولد
- بررسی وضعیت سلامتی و ارزیابی تواناییهای والدین و سایر سرپرستان کودک در زمینه مراقبت از او
درمان اختلال دلبستگی واکنشی
درمان اختلال دلبستگی واکنشی بر ترمیم یا ایجاد پیوندهای خانوادگی سالم از نظر احساسی متمرکز است. هدف این است که روابط بین کودکان و سرپرستان آنها به گونهای تقویت شود که بعدا بتواند به کودک در ایجاد روابط سالم با دیگران هم کمک کند. به نظر میرسد که چنین کودکانی توانایی ایجاد دلبستگی را دارند، اما تجربیات آنها مانع از برقراری چنین پیوندی میشود. لازم است که این کودکان و والدین یا سرپرستان آنها از برنامههای درمانی متناسبی بهرهمند شوند.
بسیاری از کودکانی که تحت درمان اختلال دلبستگی واکنشی قرار میگیرند، قادر خواهند بود پیوندهای عاطفی پایدار و سالمی با والدین و دیگران برقرار کنند. این الگوها بسیار مهم بوده و پایههای روابط بعدی آنها را شکل میدهند. اما عدم درمان باعث بروز مشکلات عاطفی مداوم در کودکان خواهد شد که اثرات آن را تا بزرگسالی و در مراحل بعدی زندگی خود هم حس میکنند. هیچ درمان استانداردی در مورد اختلال دلبستگی واکنشی وجود ندارد و محققان از طریق آزمون روشهای مختلف، میتوانند بهترین راه را برای بهبود وضعیت کودکان پیدا کنند. روشهای پیشنهادی برای درمان اختلال دلبستگی واکنشی شامل موارد زیر است:
روان درمانی و مشاوره
یک مشاور از روشهای مختلف میتواند به کودک مبتلا به اختلال دلبستگی واکنشی و والدین او کمک کند. گاهی لازم است که این مشاوره به صورت انفرادی با کودک و یا والدین انجام شود. گاهی هم نیاز است والدین و کودک به صورت همزمان در جلسات حضور داشته و به تقویت مهارتها و کاهش الگوهای رفتاری مشکلساز بپردازند.
خانواده درمانی
این روش درمانی شامل به کارگیری شیوههای درمانی با همکاری سرپرستان اصلی و خود کودک است. در این روش تلاش میشود تا راههای تعامل بین والدین و کودک شناسایی شده و گسترش یابد.
بازی درمانی
تکنیکهای بازی و سرگرمی به کودک و سرپرستان او این امکان را میدهد تا افکار، عقاید، ترسها و نیازهای خود را در شرایط بازی آشکار کرده و به راحتی بیان کنند.
استفاده از مهارتهای اجتماعی
این روش درمانی به کودک میآموزد که چگونه در محیطهای اجتماعی معمول، با سایر همسن و سالهای خود تعامل مناسبتری داشته باشد. والدین هم به کودک در یادگیری مهارتهای مشارکتی و به کار گیری آنها کمک میکنند.
آموزش و پرورش ویژه
اگر کودکی دارای شرایط خاصی است، میتواند از طریق شرکت در آموزشهای مخصوص و برنامههایی ویژه، مهارتهای خاصی را برای موفقیت در زمینه تحصیلی و اجتماعی یاد بگیرد.
شرکت در کلاسهای فرزندپروری توسط والدین
در این کلاسها والدین میتوانند روشهای موثرتری برای مدیریت چالشها در زمینه رفتار با فرزندان خود را یاد بگیرند. این موضوعی بسیار مفید است؛ چون مدیریت نظم و برقراری انضباط رفتاری در کودکان کار دشواری بوده که به آموزش نیاز دارد. علاوه بر اینها، برآورده کردن نیازهای پزشکی و بهداشتی کودک یا نوزاد، ایمنی روانی و سایر خدمات مورد نیاز برای آرامش کودک هم بسیار ضروری است.
عوارض عدم درمان اختلال دلبستگی واکنشی
کودکان مبتلا به این اختلال، علاوه بر این که در معرض سوء استفاده جسمی، عاطفی و اجتماعی قرار دارند، ممکن است با عوارض جدی دیگری هم در مراحل بعدی رشد مواجه شوند. عدم درمان مناسب این اختلال، باعث میشود که عوارض ناشی از آن برای سالهای طولانی تداوم داشته و یا به شکلهای دیگری در زندگی افراد اثر بگذارد. این عوارض شامل موارد زیر است:
- تاخیر در رشد جسمی (مرتبط با مشکلات تغذیهای و…)
- مشکلات عاطفی مثل اضطراب، افسردگی، ناتوانی در مدیریت خشم و…
- اختلالات اشتها
- عزت نفس پایین
- سوء مصرف مواد مخدر
- مشکلات رفتاری و بیرحمی نسبت به انسانها یا حیوانات
- وابستگی به الکل
- مشکلات یادگیری و رفتاری در مدرسه
- مشکلات در روابط با همسالان، بزرگترها، همکاران و…
پیشگیری از بروز اختلال دلبستگی واکنشی
بهترین راه برای پیشگیری از این اختلال این است که کودکان و والدین یا سایر سرپرستان کودک، دارای روابط مستحکم و سالم عاطفی با هم باشند. این روابط زمانی محکم میشود که به کودکان به اندازه کافی محبت کرده و احساس امنیت و آرامش را در آنها ایجاد کنید. حمایت همه جانبه از کودکان در تمام مراحل رشد آنها هم بسیار موثر و کارا خواهد بود. توجه کافی به نوزادان از طریق لمس، در آغوش گرفتن، برقراری ارتباط چشمی، حالات صورت و لحن صدا و… اقدامات ضروری برای برقراری ارتباط موثر با نوزاد هستند. به طور کلی، مهمترین اقداماتی که منجر به ایجاد پیوندهای سالم و پیشگیری از بروز اختلال دلبستگی واکنشی میشوند عبارتند از:
تعیین حدود
کودکان نیاز به رشد و زندگی در محیطی با الگوی ثابت و قانونمند دارند. تعیین محدودیتها در زندگی کودکان بسیار مهم است. با تعیین محدودیتهای ثابت و منطقی، کودکان میدانند که دیگران چه انتظاراتی از آنها داشته و در صورت زیر پا گذاشتن قوانین، چه اتفاقی پیش رویشان است.
حفظ خونسردی
لازم است که والدین و سرپرستان کودک در هر شرایطی -حتی زمانی که کودک رفتار نامناسبی دارد- خونسردی خود را حفظ کرده و پرخاشگری نکنند. پرخاشگری والدین به کودک احساس ناامنی میدهد. در این شرایط، مطابق قوانینی که کودک از آن آگاهی دارد، باید او را تنبیه کنید. پس از انجام آن و آرام شدن کودک، برای تماس مثبت آماده شده و عشق و علاقه خود را به او نشان دهید. این کار به کودک کمک میکند تا بداند که شما همیشه و حتی در شرایط سخت هم کنار او خواهید بود.
نشان دادن عشق و توجه مداوم
همیشه بخشی از وقت خود را برای نشان دادن مهر و محبت مستقیم به فرزندان اختصاص دهید. لازم است که برای برقراری تعامل با هر یک از فرزندانتان زمان ویژهای داشته باشید. در این مدت با آنها صحبت کرده یا با هم آواز بخوانید. با آنها بازی کنید و عشق و علاقه خود را بروز دهید. بعضی از کودکان به محبت بیشتری نیاز دارند. محروم کردن کودکان از مهر و محبت والدین هرگز نباید به عنوان یک تنبیه برای آنها در نظر گرفته شود.
حرف آخر
اختلال دلبستگی واکنشی نوعی بیماری روانی است که در نخستین سالهای زندگی کودک بروز میکند. کودکان مبتلا به آن توانایی برقراری ارتباط موثر و پایدار با والدین، مربیان و… را نداشته و نمیتوانند به تعامل مناسب با دیگران دست پیدا کنند. بیتوجهی به علائم و عدم درمان آن ممکن است باعث بروز مشکلات جدی در بزرگسالی شود. تشخیص این بیماری کار دشواری است و گاهی با سایر اختلالات رفتاری ویژه کودکان اشتباه گرفته میشود. به همین دلیل توصیه میشود که برای بررسی نشانههای اختلال دلبستگی واکنشی در کودک از مشاوران متخصص حال کمک بگیرید. شما چقدر با این اختلال و نشانههای آن آشنایی دارید؟
سوالات متداول
آیا اختلال دلبستگی واکنشی یک بیماری روانی است؟
بله. این بیماری در گروه اختلالات روانی قرار گرفته و به عدم شکلگیری دلبستگی سالم، پایدار و کارآمد در کودکان و والدین یا سایر سرپرستان آنها گفته میشود. این یک اختلال جدی بوده و نیاز به درمان تخصصی دارد.
انواع اختلال دلبستگی واکنشی کدامند؟
علائم این بیماری در دو نوع مهار شده و مهار نشده دستهبندی میشوند. تحقیقات زیادی در زمینه نشانههای آن در کودکی انجام نشده، اما با بزرگ شدن آنها ممکن است الگوهای رفتاری مهار شده یا مهار نشده را نشان دهند.
نمونهای از اختلال دلبستگی واکنشی چیست؟
این کودکان نسبت به لمس و تماس فیزیکی حساس بوده و در چنین شرایطی ممکن است بخندند یا رفتارهای خاصی از خود نشان دهند. لمس بدن به جای ایجاد احساس مثبت در آنها، به عنوان یک تهدید تلقی میشود.
بهترین درمان برای اختلال دلبستگی واکنشی چیست؟
رفتار درمانی متمرکز بر تروما میتواند به کودکان و بزرگسالان کمک کند تا از تجربیات آسیبزا رها شوند. درمانهای سایکودینامیکی برای بزرگسالان مناسبتر است و بر چگونگی روابط با والدین در گذشته، روابط فعلی، الگوهای فکری و… تمرکز میکند.
برای درمان اختلال دلبستگی واکنشی از چه پزشکی کمک بگیریم؟
در صورت مشاهده نشانههایی از این اختلال در نوزاد یا کودک خود لازم است که حتما با یک روانشناس کودک یا روانپزشک مشورت کرده و نسبت به تشخیص و درمان آن مصمم باشید.
منابع